شهید ردانیپور با تأکید بر دشمنی همیشگی قدرتهای استکباری با انقلاب اسلامی تصریح کرد: تصور کنار آمدن آمریکا، شوروی، انگلیس، فرانسه و آلمان با ایران سادهاندیشانه است؛ چرا که این کشورها تا زمانی که ملتهای مسلمان عامل اجرای احکام اسلام باشند، از هیچ جنایتی برای از بین بردن آنها دریغ نمیکنند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت های سپاه، این مرکز به مناسبت شهادت شهید حجتالاسلام والمسلمین مصطفی ردانیپور اقدام به انتشار صوتی از این شهید بزرگوار کرده که در قرارگاه فتح در جریان عملیات رمضان در سوم شهریور سال ۱۳۶۱ ایراد کرده است و در آن به تشریح ماهیت دشمنی ابرقدرتها با انقلاب اسلامی پرداخته و با هشدار نسبت به سادهاندیشی در قبال سیاستهای استکبار جهانی می گوید:
در این صوت میشنویم:
«بعضیها فکر میکنند ابرجنایتکارها و در رأس آنها آمریکا بالاخره یک روزی مجبور میشود با انقلاب ما سازش بکند و کنار بیاید، مثل الجزایر، مثل کوبا، مثل سایر جاها، که این یک دید سادهاندیشانه است و آدمهایی که آیندهنگر نیستند و آگاهی ندارند و اینها را نشناختهاند چنین فکر میکنند، میگویند خُب یک روزی بالاخره اینها با ما کنار خواهند آمد. یک دید هست که نه اگر ما حداقلِ خصوصیت انقلاب اسلامیمان را در نظر بگیریم که آن فقط همان نشر فرهنگ اسلام است در سایر کشورها و بین ملتهای مستضعف و مسلمان، اینها هرگز با ما سازش نمیکنند و دست از سر ما برنمیدارند؛ این یک دید عاقلانه و با آیندهنگری است. و الآن ابرقدرتها چنین دیدی نسبت به انقلاب ما دارند. یعنی هر کسی فکر بکند که یک روز آمریکا، شوروی، انگلیس، فرانسه و آلمان دست از سر ما برمیدارند و یک روز را بدون نقشه کشیدن برای نابودی ما شب میکنند یا یک شب را صبح میکنند، این آدم کوتهفکر میخواهد، آدمی میخواهد که اینها را نشناخته باشد که چنین فکر بکند. ولی اینطور نیست، اینها تا جان در بدن دارند و تا خون در رگهای آنها جاری است و با هرآنچه که میتوانند آماده کنند، سعی بر این دارند که مسلمین را که منشأ شکوفایی اسلام و عامل پیاده شدن احکام اسلام هستند اینها را از بین ببرند. خود اسلام را که نمیتوانند کاری بکنند و کمر بر این مسئله بستهاند و در هر کجا اسلام که بخواهد خودش را نشان بدهد و شکوفا بشود سراغ آنجا میروند و از هیچ جنایتی فروگذاری نمیکنند.»
درباره شهید
شهید حجتالاسلاموالمسلمین مصطفی ردانیپور در سال ۱۳۳۷، در یکی از خانههای قدیمی منطقه مستضعفنشین اصفهان متولد شد. پدرش از راه کارگری و مادرش از طریق قالیبافی مخارج زندگی خود را تأمین و آبرومندانه زندگی میکردند و از عشق و ارادت سرشاری نسبت به ائمه اطهار (ع) برخوردار بودند، تا آنجا که با همان درآمد ناچیز، جلسات روضهخوانی ماهانه در منزلشان برگزار میشد.
وی تحصیل در هنرستان را به دلیل جو طاغوتی رها کرد و به تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه، شهید ردانیپور با عضویت در شورای فرماندهی سپاه یاسوج، فعالیتهای همهجانبه خود را آغاز کرد.
درگیری با خوانین منطقه و مبارزه با افرادی که به کشت تریاک مبادرت میورزیدند، از جمله کارهای اساسی بود که نقش تعیینکنندهای در سرنوشت آینده این مردم مستضعف به جای گذاشت.
با شروع جنگ تحمیلی شهید ردانیپور به همراه تعدادی از همرزمان خود، از کردستان وارد جنوب شد و با نیروهای اعزامی از اصفهان که در نزدیکی آبادان، جبهه دارخوین مستقر بودند، شروع به فعالیت کرد.
وی مدتها با رزمندگان اسلام، در خطی که به «خط شیر» معروف بود، علیه دشمن بعثی به مبارزه پرداخت. ردانیپور سلاح بر دوش، به تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان میپرداخت و این خود یکی از دلایل ۶ ماه مقاومت مستمر نیروها در این خط بود.
در جریان عملیات فتحالمبین در فروردینماه سال ۱۳۶۱، برادر کوچکترش، به درجه رفیع شهادت رسید و خود نیز بهشدت مجروح و در اثر همین جراحت یک دستش معلول شد.
او در همان حالی که دستش مجروح و در گچ بود، برای شرکت در عملیات بیتالمقدس به جبهه شتافت. پس از آن در عملیات رمضان، فرماندهی قرارگاه فتح سپاه را بر عهده داشت که چند یگان رزمی سپاه را اداره میکرد؛ بهطوریکه شگفتی فرماندهان نظامی، اعم از ارتش و سپاهی را از اینکه یک روحانی فرماندهی سه لشکر را بر عهده داشت، برانگیخت.
او در عملیات محرم، والفجر ۱، والفجر ۲ شرکت داشت و تا لحظه شهادت هرگز جبهه را ترک نکرد. سه روز پس از ازدواج، صدق و تلاش این روحانی عارف و فرمانده شجاع در عملیات والفجر ۲ به اوج رسید و جسم پاکش در ۱۵ مردادماه سال ۱۳۶۲ در منطقه حاج عمران، مظلومانه بر زمین ماند و روح پرعظمتش به معراج پر کشید.
